علی رغم کوششهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به عنوان متولی اصلی برگزاری هفته کتاب در این ایام، "میزان کارآمدی و تأثیرگذاری" این تلاشها، مستلزم تأمل است.
حدود 80 درصد جمعیت کشور 70 میلیونی ما، یعنی چیزی حدود 56 میلیون نفر با سوادند و توانایی خواندن کتاب دارند. در حال حاضر متوسط شمارگان نشر برای هر عنوان کتاب حدود 3 هزار نسخه است که به هیچ وجه قابل قیاس با رقم 56 میلیون نیست!
از دیگر سو براساس آخرین آمار اعلام شده سرانه مطالعه در کشور ما بین 2 تا 9 دقیقه است که چنین آماری آن هم از کشوری که به فرهنگپروری شهرت دارد به هیچ عنوان قابل دفاع نیست.
حال پرسش اصلی اینجاست که برپایی هر ساله هفته کتاب با همه تجلیلها و قدردانیهایش تا چه حد بر افزایش آمارهای کلیدی و حیاتی حوزه کتاب که ذکرشان رفت، تأثیرگذار بوده است؟؟
به نظر میرسد "حلقه مفقوده" هفته کتاب توجه اصولی به "مخاطبان و کتابخوانان" است. گرچه توجه به مؤلفان و پدیدآورندگان کتاب و بزرگداشت آنان امری واجب است، اما به جا آوردن این واجب نباید به عدم انجام واجبی دیگر که همان توجه به حلقه آخر زنجیره نشر که کتابخوانان هستند بیانجامد.
اگر شمارگان کتابهای ما افزایشی صد برابر هم داشته باشد، تا زمانی که "کتابخوان علاقهمند" نداشته باشیم، سرنوشتی جز خاک خوردن در گوشه کتابخانهها در انتظار کتابها نخواهد بود!!
انتخاب و قدردانی از کتابخوانان برتر کشور در میان اقشار مختلف از جمله برنامههای مثبت در راستای هدف ذکر شده بود که متأسفانه امسال هم به اجرا درنیامد.
به نظر میرسد امر مهم فرهنگسازی برای ارتقای سرانه مطالعه در کشور و افزایش کتابخوانان ارزشی معادل ترویج صرفهجویی در مصرف آب و برق و امثالهم که رسانه ملی دایماً به ساخت و پخش تیزرهای تبلیغاتی در مورد آنها میپردازد، داشته باشد.
نقش تبلیغاتی صدا و سیما با توجه به تعداد پرشمار مخاطبان و تأثیرگذاری بیبدیل جعبه جادو بر عموم مردم در ترویج کتابخوانی و تبلیغ کتابهای خوب نقش مهمی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی حتی با صرف هزینه هم که شده است باید نسبت به فعالسازی این "ظرفیت فراموش شده" همت گمارد.